علامه جعفری حرف زیبایی میزند: "کار گردونهی منحصر حیات آدمی است". مادامی که گردونهی حیاتم در حال چرخیدن باشد، زندهام و حالم خوب است.
دوباره چشم میگشایم و سعی می کنم زیبایی های دنیا را ببینم. من ظلم نکردم، دروغ نگفتم، کسی را به بازی نگرفتم و روح انسانی را نکشتم. من تنها اعتماد کردم و باور کردم و تلاش کردم ... تلاشی مذبوحانه که انرژیم را تحلیل برد...
به فکر ساختن و احیای روزهای باقیمانده از سال 94 هستم... به فکر محقق کردن آرزوهایم...
ف عزیز مرا مهمان کنسرت زیبایشان کرد... لحظاتی که آنجا بودم از تمام آنچه که بر من گذشته بود منقطع شده بودم... دنیای موسیقی سنتی همیشه برایم الهامبخش بوده است... دلم میخواست برمیخاستم و با حال انقطاع، سماع میکردم ...
چرخم پی حق، رقصم پی حق من زان ویم نی مشترکم
گه چرخ زنان همچون فلکم گه بال زنان همچون ملکم...
اکنون آنچه برایم باقی مانده، تنها حیرت از حجم قساوتی ست که یک انسان میتواند زیر نقابش پنهان کند...
زندگی جاری ست...